پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 150701
چرا صهيونيست‌ها اسرائيل را از نيل تا فرات مي‌خواهند؟
تاریخ انتشار : 1393/12/16 17:47:48
نمایش : 1778
در حاليکه منطقه غرب آسيا تنها پنج درصد از جمعيت جهان را در خود جاي داده است داراي کمتر از يک درصد منابع آب جهان است. رژيم غاصب صهيونيستي هم نيز در اين منطقه بحراني قرار دارد و دچار کمبود آبي ديرينه است که از اولين روزهاي تاسيس با اين مشکل دست و پنجه نرم کرده است. بر اساس جديدترين آمارها ميزان منابع آب تجديدپذير سالانه اسرائيل قريب به 1.950 ميليون متر مکعب است، در حاليکه نياز معمول، چيزي بالغ بر 2.150 ميليون متر مکعب است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، از ديرباز آب و منابع آبى جايگاه بسيار مهمى را در انديشه‏ هاى استراتژيک صهيونيستى داشته‌اند. صهيونيست ها از زمان تشکيل رژيم صهيونيستى ادعاهاى دينى و تاريخى را در مورد وعده تورات در مورد مالکيت سرزمين هاي واقع در بين دو رود نيل تا فرات مطرح مي‌کنند. اهميت اين دو رود به عنوان دو نماد در توهمات صهيونيستي را مي‌توان ناشي از اهميت منابع آبي براي اين قوم دانست. در چارچوب اين ادعاها، جنبش صهيونيسم طى قرن نوزدهم، اقدام به اعزام کارشناسان و کميته‏هاى علمى به فلسطين کرد. اين کارشناسان با هدف بررسي منابع آبي رود اردن اعزام شدند. اين بررسي ها به منظور تعيين امکان توليد برق از رود اردن صورت گرفت. جريان صهيونيسم به دنبال اين بود که از پايين بودن «بحر الميت» از سطح درياى مديترانه براي توليد انرژي بهره ببرد. برخى از اين پژوهش‏ها را کارشناسان فرانسوى و آمريکايى در سال 1850 انجام دادند که در آن ميان مى‏توان به هريس يکى از بنيانگذاران جنبش صهيونيسم در اواخر قرن نوزدهم اشاره کرد.

با اين وجود اهميت آب به مثابه يک منبع حياتي در انديشه هاي بنيانگذاران رژيم صهيونيستي بعد از برگزارى اولين کنفرانس صهيونيستى در سال 1887 نمايان شد. در اين کنفرانس تئودر هرتزل تأکيد کرد: ما در اين کنفرانس زير بناى دولت يهودى را با مرزهاى شمالى‏اش گذاشته‏ايم که تا رود ليطانى ادامه پيدا مى‏کند. در سال 1903 گروه هاي صاحب نفوذ صهيونيستى تلاش کردند تابا برقراري ارتباط با دولت بريتانيا، اين دولت را متقاعد کنند که گروه‏هاى فنى را براى انجام پژوهش‏هايى مربوط به انتقال بخشى از آب نيل به سينا اعزام کند. صهيونيست ها سعي داشتند تااين آب را به نقب منتقل کنند و از آن براى کمک به رشد و توسعه مناطق يهودى‏نشين در اين منطقه استفاده کنند.

يکى از مهم‏ترين تصميمات کنفرانس جهانى صهيونيست در سال 1919  واقع درشهر بازل سوئيس برگزار شد، تأکيد بر اين مسأله بود که «بايد سازمان بين‏المللى (نهادى که پيش از سازمان ملل تشکيل شده بود) ورود آب مورد نياز کشاورزى و توليد برق را به داخل مرزها تضمين کرده و در اين چارچوب رود ليطانى و برف‏هاى جبل‏الشيخ شامل آن گردد.»  اين تلاش‌هاي گسترده آن هم در سطح جهاني  نشانگر نگراني‌هاي جدي آنان در مورد منابع آب و تهديدات احتمالي در اين زمينه است.

بانيان جنبش صهيونيسم تلاش‏ هاى زيادى را براى گسترش مرزهاى شمالى خود به منظور دستيابى به حوزه‌هاي آبى آن به کار بستند. رهبران صهيونيست، امثال حاييم و ايزمن در نامه‏اى که در تاريخ 1920/10/30 به لويد جورج نخست ‏وزير انگليس ارسال کرد با اشاره به منابع آبى رود اردن و يرموک تأکيد کرد اين منابع نيازهاى رژيمش را نمى‏تواند برآورده سازد و تنها رود ليطانى مى‏تواند تأمين کننده کسرى نياز آب کشاورزى الجليل باشد. همچنين هربرت ساموئل اولين سفير کبير انگليس در فلسطين که يک يهودى است، پيشنهاد کرد مرزهاى شمالى فلسطين به داخل مرزهاي لبنان گسترش يابد و تا کرانه شمالى رود ليطانى برسد. اين طرح به منظور دستيابي رژيم صهيونيستي به سرچشمه ‏هاى رود اردن در نزديک راشيا ارائه شده بود.

به منظور دست يابي هر چه بيشتر اسرائيل به منابع آبي گسترده و تامين امنيت منابع آبي اين رژيم، سازمان‏ هاى مختلف صهيونيستى اقدام به اعزام تعداد زيادي هيأت هاي مختلف علمي نمودند. عمده اين بررسي ها در دوره در دوره قيموميت انگليس بر فلسطين انجام شد. اين گروه هاي علمي وظيفه شان اين بودکه کارهاي مربوط به نقشه‏بردارى و مشخص کردن منابع آبى اين مناطق را انجام دهند. کار ديگر اين هيات هاي اعزامي اين بود که پيشنهادات خود را براى ايجاد طرح‏هاى آبى که بتواند کار شهرک‏ سازى و مهاجرت يهوديان را به فلسطين تسهيل کند، ارائه دهند.

طرح‌هاي آبي اسرائيل

در اين چارچوب چند طرح بزرگ به اجرا درآمد:

طرح‏ روتنبرگ در سال 1927 / طرح ايونيدس در سال 1938 / طرح لاودرملک در سال 1944/ طرح هيز در سال 1948 در راستاي همين طرح ها بود که در سال 1937 شرکت مکوروت براي تامين آب اسرائيل تاسيس شد. اين شرکت بعدها هسته اصلي شرکت ملي آب رژيم صهيونيستي را تشکيل داد. اين شرکت 90 درصد آب شرب اين رژيم را تامين مي‌کند.

با گذشت زمان کمي از شکل‏ گيرى رژيم صهيونيستى، ديويد بن گوروين نخست وزير وقت اين رژيم در سخنرانى بسيار مهم و سرنوشت‏ سازى تأکيد کرد: جنگ امروز يهوديان با عرب‏ها جنگ  بر سر منابع حياتي آب است.  سرنوشت جنگ هرچه که باشد سرنوشت اسرائيل هم به آن وابسته است. اگر ما در اين جنگ ها شکست بخوريم اين حتمي خواهد بود که يهوديان جايى در فلسطين نخواهند داشت.

اين جملات به خوبي اهميت منابع آب را براي آينده رژيم صهيونيستي نشان مي دهد. آنچه از اين جملات مي توان استنباط نمود اين است که حيات رژيم صهيونيستي به طور جدي وابسته است به منابع آب.

طرح گولدا ماير که در قالب يک سخنرانى در سال 1971 در کنيست آن را مطرح کرد نيز بيانگر ميزان اهميتى است که صهيونيست ها به گذرگاه‏ هاى آبى دارند. مهم‏ترين بخش‏ هاى اين طرح در دو بخش خلاصه مى‏شود:

  •  رهبران جنبش صهيونيستي بايدتلاش کنند تاسرزمين هاي اشغالى از منطقه‏اى بسته از نظر جغرافيايى خارج شود. تحقق اين طرح به خودى خود تأثير استراتژيک عظيمي در آينده اين رژيم خواهد داشت. همچنين اين طرح به لحاظ جغرافياى سياسى اسرائيل را در موضع برتري قرار خواهد داد.
  •  تسلط بر آب راه‏ها مى‏تواند به رژيم صهيونيستى اين اجازه را بدهد که بتواند پروژه‏ هاى شيرين‏ سازى آب را به اجرا بگذارد. اين پروژه ها تاثير به سزايي در طرح هاي مربوط به منابع آبي اين رژيم داشت.

اين نوع تحليل و تفسير در ارتباط بين مسأله آب و شاخص‌هاي امنيتى مسئله‏اى است که ايگال آلون نظريه ‏پرداز حزب کار صهيونيستى نيز به آن اذعان دارد. او در اين مورد مى‏گويد: «بلندى‏ هاى جولان و دامنه جبل الشيخ اهميت حياتى و اساسي دارند، اين اهميت صرفا به دليل حايلى نيست که مى‏ تواند براى دفاع از شهرک‏ ها دره «حوله» در مقابل گلوله‏ هاى سوريه باشد بلکه به دليل نياز استراتژيک و فراگير اسرائيل براى تسلط بر جولان مى‏باشد. اين مسأله به دفاع از منابع اصلى آبى‏مان وابسته است، دفاع از جليل عليا و سفلى به دفاع از منطقه عليا و سفلاى رود اردن، دره حوله، درياچه طبريا و دره‏ هاى محيطى آن از جمله دره بيسان مربوط است.»

شرايط آبى در سرزمين‌هاي اشغالي

هر شهروند رژيم صهيونيستى اکنون سالانه 240 متر مکعب آب مصرف مى‏ کند که پنج برابر بيشتر از ميانگينى است که هر شهروند عرب در کشورهاى همجوار فلسطين اشغالى مصرف مى‏ کند.

مهم ترين منبع تامين آب رژيم صهيونيستى رود اردن است و تقريباً مهم ترين محل اتکاي اين رژيم در بين منابع آبي است. اين مسأله يکى از مهم ترين دلايلى بود که سبب شد صهيونيست ها رود اردن را به ‏عنوان مرز شرقى خود اعلام کنند و آن را به‏عنوان شرط مهم و حياتي و غيرقابل چشم پوشي براى تأمين امنيتى ملى اسرائيل اعلام کنند.

اين مساله را مي توان در پيش شرط هاي رژيم صهيونيستي براي مذاکره هم مشاهده کرد. صهيونيستها دور ماندن سوريه از خط قرمز آبى خود يعنى رود اردن و درياچه طبريا را به‏عنوان پيش‏ شرط غيرقابل حذف خود در هر نوع مذاکراه با دمشق اعلام کردند. اسرايل با تمام توان از منابع آبي مورد نياز خود دفاع کرده است و نشان داده است به هيچ قيمتي حاضر به از دست دادن آن ها نيست.

اسرائيل در دهه 1960 در تامين آب مورد نياز خود با مشکل مواجه مي‌شود لذا براي مواجه با اين مشکل به استفاده از مخزن‌هاي ساحلي روي آورد که در نهايت در اواخر دهه 1970 سطح اين مخزن‌ها به دليل استفاده بيش از حد تنها به يک متر بالاتر از سطح دريا رسيد و حتي در برخي مناطق از سطح دريا پائين‌تر رفت. اين مسئله علاوه بر کاهش حجم مخزنها به کيفيت اين آبها نيز به شدت لطمه وارد کرد. به گونه‌اي که ميزان نمک و ديگر آلودگي‌هاي آن به حدي رسيد که ديگر قابل شرب نبود. به تدريج اسرائيل به مخزنهاي کوهستاني به عنوان منبع اصلي آب شرب روي آورد.

مخزن‌هاي کوهستاني در کرانه باختري شامل سه گروه اصلي مي‌شوند، اما تنها يکي از آنها در منطقه سرزمين‌هاي اشغالي 1948 واقع شده است که در جلگه ساحلي قرار دارد.

و منبع ديگر در سرزمين‌هاي فلسطيني واقع شده‌اند. بخش‌هاي غربي و شمال شرقي مخزن هاي کوهستاني هم در نيمه دهه هفتاد به وضعيت بحراني رسيدند. در اين منطقه سطح آب‌هاي سطحي از 1969 در وضعيت بحراني قرار گرفت. استخراج بي‌رويه از اين مخزنها نيز موجب کاهش کيفيت آنها شد. مخزن شرقي در زير شيب  بلندي‌هاي جادن و سامريا به سمت دره اردن واقع شده است. اين منطقه در قرارداد اسلو به فلسطيني‌ها انتقال داده شد. اما اسرائيل باز هم به استخراج آب از اين مخزن‌ ادامه مي‌دهد که مورد اعتراض شديد فلسطيني‌ها واقع شده است. اين در حالي است که اسرائيل اجازه حفر چاه را به عرب‌ها در اين منطقه نمي‌دهد ولي يهودي‌ها مي‌توانند آب استخراج کنند. خشک شدن مخزنهاي کوهستان کشاورزي و اقتصاد فلسطيني‌ها را به شدت تهديد مي‌کند. در باريکه غزه نيز مشکل آب به شدت جدي است و حفر چاه‌هاي فراوان توسط فلسطيني‌ها به شدت به مخزنها فشار آورده و کيفيت آنها نيز تا حد زيادي کاهش يافته است. يهودي‌ها از اين امر بسيار ناراحتند چرا که مصرف بالاي آب غزه به تمامي مخزنهاي ساحلي آسيب رسانده است.

نگاه اسرائيل به شرايط طبيعى بود و اين‏که طبيعت بتواند اين مشکل را حل کند اما سال آبى 1990 - 1991 آغاز بسيار بدى بود که تنها 30 درصد از ميانگين هر ساله نزولات آسمانى در فلسطين اشغالى به زمين نشست. مراکز هواشناسى هم خبر دادند اين کاهش خبر از آغاز يک فصل کامل از خشکسالى است.  به زعم صهيونيستها، فشارهاى مختلف خشکسالى و کاهش منابع آبى باعث شد تا آن‏ها طرح فوق العاده‏اى را عليه خشکسالى به مرحله اجرا بگذارند. در چارچوب اين طرح، سناريوهايى براى واردات آب از برخى از کشورها مانند ترکيه و يوگسلاوى در دست بررسى قرار گرفت.

بيشتر پژوهشهاى انجام شده توسط نهادهاي دولتي رژيم صهيونيستى هم ادعا مى‏ کنند که اين رژيم در شرايط کسرى و کمبود آبى قرار دارد. اين کمبود در سال 2000 بيش از 800 ميليون متر مکعب تخمين زده شده بود. اگر شرايط به همين منوال ادامه يابد و اين رژيم از نظر مصرف و تأمين منابع آبي همين مسير را ادامه بدهد، منابع آبى‏اش سالانه 30 درصد کاهش مى‏يابد.

آمار هاي به دست آمده در سال 1974 نشان مي داد که ميزان بخش صنعت و مصارف خانگى تنها 25 درصد از کل منابع آبى مصرف شده را تشکيل مى‏دادند. اين رقم در سال 1979 به 30 و در سال 1985 هم به 35 درصد از کل مصرف افزايش يافت. در آمار ديگرى اين رقم در سال 1990 به 32 درصد از کل مصرف رسيد.

در واقع بايد گفت که ميزان حجم آبي که رژيم صهيونيستى از منابع آبى براى مصارف ساکنانش فراهم مي کند بسيار بيشتر از ميزان مصرف تمامى همسايگان فلسطين اشغالى است. اگر رژيم صهيونيستى از زمان تشکيل‏اش در اوايل 1949 بيش از 350 ميليون متر مکعب از منابع آبى‏اش را مصرف مى کرد، اين رقم در سال 1985 به 2145 ميليون مترمکعب رسيد (بايد توجه داشت که اين رقم شامل مصرف کرانه باخترى و نوار غزه نيست) اما با اين وجود اين رقم در سال 1990 به 1902 ميليون مترمکعب کاهش يافت.

آب‏هاى زيرزمينى مهم‏ترين منبع تامين‏ کننده آب در فلسطين اشغالى را تشکيل مي دهد و اسرايل با تکيه بر سفره هاي آب زيرزميني نياز خود را برطرف مي کند. در اين ميان مخزن آبى «الجبل» مهم‏ترين درياچه زيرزمينى است بخش عمده آب‏ مصرفي را در فلسطين تأمين مى‏کند.

اين مخزن متشکل از سه بخش شرقى، شمال شرقى و غربى است که بخش غربى آن در زير کرانه باخترى واقع است. به طور تقريبي مي توان گفت که اين مخزن 6710 ميليون متر مکعب آب در خود دارد. اسرائيل از اين مخزن و منابع آبى نوار غزه که 360 ميليون مترمکعب است به طور روزافزون استفاده کرده است و آن‏را نوعى غنايم جنگى خود مى‏داند.  در نهايت بايد گفت ‏که آب‏ هاى زيرزمينى، منبع اصلى تأمين آب در کرانه باخترى، نوار غزه و مناطق اشغالى سال 1948 محسوب مى‏شود. نکته قابل توجه اين است که اين منابع آبى با يکديگر مرتبط هستند.

با توجه به ارتباط بين اين سه منبع بزرگ آب زيرزميني  بين رژيم صهيونيستى و کرانه باخترى و نوار غزه از يک طرف و همچنين منابع حوزه رود اردن بين رژيم صهيونيستى و کشورهاى همجوار فلسطين از طرف ديگر، بزرگ‏ترين کانون ايجاد منازعات در مورد آب در اين منطقه محسوب مى‏شود. اين اشتراک در منابع آبي و نيازهاي روزافزون طرف هاي درگير در اين منازعه مي تواند بسيار حساس و تنش زا باشد.

اسرائيل پس از تشکيل دولت و تثبيت سرزمين اوليه خود، اقدام به اعمال تبعيض‌هاي آبي نسبت به فلسطينيان نمود. بر اين اساس اسرائيل با غصب چاه‌هاي آب مانع برداشت آن به وسيله فلسطينيان مي‌شد و اين سياست تا به امروز ادامه دارد. حتي در ساخت ديوار حائل هم ملاحظات آبي در نظر گرفته مي‌شوند و گاهي در  برخي مناطق مسير ديوار تنها به خاطر منابع آبي عوض مي‌شود.

از سوي ديگر اسرائيل سعي مي‌کند بر منابع آب سطحي نيز سلطه پيدا کند. اسرائيل در اين راه سعي مي‌کند سلطه خود را بر حوزه رود اردن کامل کند. در حاليکه در اواخر دهه 1950 حافظ اسد تلاش‌هايي را براي جلوگيري از خروج آب رود اردن از سوريه و لبنان به عمل مي‌آورد، نيروي هوايي اسرائيل همه تاسيسات ساخته شده را در يک بمباران نابود مي‌کند. و در نهايت در جريان جنگ 1967 بلندي‌هاي جولان را که سر رشته رود اردن از آن منطقه نشات مي‌گيرند، به تصرف خود در مي‌آورد. البته اين اقدام کمک زيادي به حفظ سلطه اسرائيل بر درياچه طبريه نيز مي‌کند که يکي از مهمترين منابع آب شيرين در آن منطقه به شمار مي‌رود. اسرائيل با سياست‌هاي آبي خود توانسته است بر بيش از 600 ميليون متر مکعب از آب بلندي‌هاي جولان مسلط شود و به اين ترتيب 30 درصد از نيازهاي ساليانه خود به آب را تامين مي‌کند اسرائيل همچنين با حمله به لبنان سعي کرد به رودخانه ليطاني نيز دست يابد و اين تلاش در هر دو جنگ عليه لبنان مورد نظر بوده است.

با توجه به داده‏هاى موجود بايد گفت رژيم صهيونيستى بسيارى از اطلاعات مربوط به واقعيت‏ هاى آبى خويش را پنهان مى‏کند در اين ميان بايد به مسأله سرقت منابع آبى عربى يا شيرين کردن آب اشاره کرد که ارقام و اطلاعات آن متضاد و ضد و نقيض هستند.

 رژيم صهيونيستى آب مصرفى خود را از سه منبع طبيعى اصلى فراهم مى‏کند که عبارتند از:

  •  مخزن زير زمينى واقع در ساحل غرب‏
  •  مخزن زيرزمينى شرقى واقع در ارتفاعات شرقيه کرانه باخترى رود اردن‏
  •  درياچه طبريه که 25 تا 30 درصد از آب اين رژيم را تأمين مى‏کند.

اين سه منبع بايد سالانه بين 1600 تا 2100 ميليون متر مکعب آب را براى فلسطين اشغالى فراهم مى‏ کردند.  در اين چارچوب بايد اين مسأله را هم خاطر نشان کرد که صهيونيستها معمولاً سعى مى‏ کنند منابع آبى چهار برابر جمعيت خويش فراهم کنند تا شهرک‏هاى جديدى که لحظه‏اى از پيشروى خزنده نايستاده‏اند را هم پوشش دهد.  هم‏چنين صهيونيستها منابع آبى براى آبيارى منطقه‏اى به مساحت 400 هزار هکتار را هم براى مصارف کشاورزى براى خود کنار مى‏گذارند. علاوه بر منابع سنتى آب براى رژيم صهيونيستى يعنى، باران، آب‏ هاى سطحى و زيرزمينى، منابع غيرسنتى هم ماند بازيافت و تصفيه فاضلاب‏ ها نيز بين 150 تا 200 ميليون مترمکعب آب را براى اين رژيم تأمين مى‏کند، باردار کردن ابرها و ايجاد باران مصنوعى در کنار شيرين کردن آب دريا هم ديگر روش‏هاى استحصال آب است.

نکته قابل توجه در اين بين اين است که اکثر منابع آبى که صهيونيستها آن ها را مرود بهره برداري بي رويه خود قرار داده اند، اصولاً متعلق به مناطق اشغالى سال 1948 نيست. براي مثال منابع کرانه باخترى که حدود 40 درصد از مصرف رژيم صهيونيستى از آن تأمين مى‏ شود. اين چپاول به اين ميزان محدود نمي شود بلکه صهيونيست ها سالانه حدود يک ميليارد مترمکعب از منابع آبى جولان را غارت مى‏کنند.

رژيم صهيونيستي در سال هايي که جنوب لبنان را به تصرف خود درآورده بود، اقدام به ايجاد تغييراتي در مجراى رودهايى که از جبل‏ال شيخ سرچشمه مى‏ گرفتند، کردند.  اين رژيم حتى مجراى رود ليطانى را هم به رود حاصبانى منحرف کرد تا 500 ميليون متر مکعب آب ديگر هم به دست آورد.  همچنين نبايد فراموش کرد که صهيونيستها به طور سنتي و از ديرباز در روياى استفاده از رود نيل بوده اند. آن ها در پي انتقال آب اين رودخانه از طريق نوار غزه و صحراى نقب هستند. البته اين طرح تا کنون به شکل عملي اجرا نشده است.

در جولان، صهيونيست ها منابع رود بانياس را که در داخل خاک سوريه و تحت حاکميت آن کشور بوده است، در اختيار خود گرفته اند. اين رود در منطقه اي معروف به انگشت جليل قرار دارد. رژيم اشغالگر از اين منبع با حجم آبي معادل 125 ميليون متر مکعب که در عمق يک کيلومترى خاک سوريه قرار دارد، در راستاي برطرف کردن نياز يهوديان شهرک نشين در منطقه جولان  استفاده مي کند. مورد استفاده ديگر اين رود براي اسرايلي ها تامين آب مورد نياز براي زمين هاي کشاورزي اين منطقه است. اين رژيم  بقيه اين آب را به درياچه طبريه مى‏ ريزد.

بر اساس آمارهاى اراه شده طي سال هاي اخير، اسرايل از  جولان بين 25 تا 35 درصد از ميزان آب مصرفى خود را تأمين مى‏کند. اين امر فارغ از زياده خواهي هاي اين رژيم،سبب شده است اسرائيلي ها مانع اجراى بندهاى قطعنامه 242 شوراى امنيت در رابطه با عقب‏نشينى به مرزهاى پيش از چهارم ژوئن 1967 شوند . زيرا اجراى اين قطعنامه به معناى بازگردانده شدن اين منابع تحت حاکميت سوريه است و اين امر به معني از دست دادن  منابع اصلي آب اسرائيل است.

مهندس شحاده نصر کارشناس منابع آب و از ساکنين جولان در اين رابطه مى‏گويد: رژيم صهيونيستى سالانه 813 ميليون مترمکعب از منابع آبى سوريه را به سرقت مى‏برد، هم‏چنين 538 ميليون متر مکعب از منابع آبى لبنان را هم چپاول مى‏کند در حالى که سوريه و لبنان خود از کمبود آب رنج مى‏برند.

به گفته اين کارشناس، آب‏هاىي که اسرائيل به طور نامشروع به دست آورده است 25 درصد از ميزان مصرف  اين رژيم را تشکيل مى‏دهند. هم‏چنين اين رژيم مقادير زيادى از حجم آب رودهاى بانياس، يرموک و وديان را در بخش شمالى از رود اردن و پيش از آن‏که وارد درياچه طبريا بشوند را مورد سرقت قرار مى‏دهد. اين تصرف غيرقانوني آب هاي کشورهاي همسايه از مهم ترين منابع آبي رژيم اسرايلي محسوب مي شود.

در آخرين گزارشى که در تاريخ 2008/3/11 در روزنامه هارتص به منتشر شد، پيش‏بينى شده بود که تا اواسط تابستان جارى سطح منابع آبى اصلى در فلسطين اشغالى به زير خط قرمز کاهش يابند. اين امر تأثير به سزايي بر کيفيت آبهاى اين منطقه خواهد داشت وکيفيت اين آب ها را کاهش خواهد داد.

بر اساس همين گزارش، در پى کاهش نزولات آسمانى تابستان 2009، ميزان کمبود آب در فلسطين اشغالى به 410 ميليون متر مکعب مى‏رسد که دو برابر سال گذشته است. به گفته کارشناسان، مجموع کسرى در منابع آبى طى چهار سال اين ادعاها در حالى مطرح مى‏شود که پرفسور هيلل شوفال گذشته در فلسطين اشغالى حدود يک ميليارد مترمکعب است.  کارشناس امور آب دانشکده علوم محيط زيست دانشگاه عبرى قدس بعد از بررسى بحران‏هاى آبى در فلسطين اشغالى و کشورهاى همسايه طى بيست سال گذشته تأکيد مى‏کند که بحرانى که دولت صهيونيستى از آن سخن مى‏گويد، داراي ابعاد متفاوتي است که اين رژيم در بعضي ابعاد آن آمارهاي دستکاري شده ارائه مي دهد.

به اعتقاد اين کارشناس، رژيم اشغالگر قدس مى‏تواند با استفاده از پروژه شيرين‏سازى آب و برچيدن رويکرد پرداخت يارانه به آب کشاورزى تا حدي به توازن و تعادلى در مصرف آب دست يابد.  به گفته اين کارشناس امور آب برخى از طرف‏ها از جمله شهرک‏نشينان صهيونيست با اهداف خاصى از جمله به کارگيرى اين اهرم براى جلوگيرى از امضاى توافقنامه سازش دست به مبالغه در آمارها مي زنند و قصد دارند که اقدام به نوعي  بحران‏سازى بکنند.

نگاهي به آينده: طرح‌هاي اسرائيل براي مديريت بحران

در حال حاضر اسرائيل از مخزنهاي کوهستاني و درياچه طبريه به عنوان منبع اصلي آب شرب استفاده مي‌کند. و در کنار آن از ديگر مخزنها به ويژه مخزنهاي شرقي بهره مي‌برد. اين مخزن در حدود 40 درصد از منابع آب زير زميني اسرائيل را تامين مي‌کند.

بخش کشاورزي اسرائيل به صورت فزاينده‌اي در حال وابسته شدن به شبکه‌هاي فاضلاب بازيافتي و ديگر انواع استفاده از آب‌هاي کم کيفيت که براي خوردن مناسب نيستند، است. همچنين در بخش‌هاي غير کشاورزي نيز تقاضا به شدت رو به افزايش است. برآورد مي‌شود که اين آب بازيافتي تا سال 2020 حداقل 50 درصد از آب مورد نياز براي کشاورزي اسرائيل را تامين کند. اسرائيل در زمينه بازيافت آب به موفقيت‌هاي چشمگيري دست‌يافته به گونه‌اي که در سال 2009 سازمان ملل در گزراش سالانه آب خود اين موفقيت اسرائيل را نمونه‌اي براي ديگر کشورها ذکر کرد.

اسرائيل بر اساس استراتژي که در سال‌هاي اخير تدوين کرده است، 53.7 ميليارد دلار براي ارتقا صنايع آبي خود در طول 40 سال آينده اختصاص داده که عمده اين سرمايه‌گذاري‌ها بر روي صنعت آب شيرين کن خواهد بود. اما مشکلي که اسرائيل تاکنون با آن روبرو بوده است هزينه بسيار بالاي استفاده از تکنولوژي آب شيرين کن است. در حاليکه استفاده از يک آب شيرين کن به 2.9 kWh/m3 نياز دارد، وارد کردن همين مقدار آب از کاليفرنيا تنها به 2.5 kWh/m3 نيازمند است. اما با اين حال گفته مي‌شود با افزايش قيمت انرژي و رشد تکنولوژي اين نسبت هزينه‌ها تغيير خواهد کرد و دولت اسرائيل قرار است تا سال 2021 ميزان توليد آب شيرين خود را به وسيله آب شيرين کن به 750 متر مکعب برساند و در2050 اين حجم دو برابر خواهد شد.

نتيجه گيري

بايد تأکيد کرد با وجود اطلاعات و آمار به دست آمده، هنوز رژيم صهيونيستى اطلاعات بسيار زيادى را در مورد واقعيت ‏هاى منابع آبى خود پنهان مي‌کند. اين رژيم در زمينه ميزان و حجم منابعى که از کشورهاى عربى چپاول مى ‏کند و همچنين در رابطه با ميزان شيرين‏ سازى که خود انجام مى‏ دهد با توجه به انگيزه هاي سياسي و امنيتي خود اقدام به پنهان سازي و ارايه آمارهاي دستکاري شده مي پردازد. به عبارت ديگر مسئله اين است که بسيارى از داده‏ ها و گزارش ‏هاى صهيونيستى سعى دارند با مخفى کردن حقايق و ارقام و آمار صحيح به شکلى وانمود کنند که گويا اين رژيم همواره نيازمند منابع آبى است و در تمامى مذاکرات صورت گرفته به حقش نرسيده است. اين رويه به طور تاريخي تابعي است از مظلوم نمايي و محتاج نشان دادن رژيم صهيونيستي که با اين حربه به دنبال منابع بيشتر براي خود است.

منابع:

  • Rogers, Peter and Lydon, Peter, Water in Arab world, Harvard University Press, 1994
  • Mays, Larry w, Water resources systems management Tools, McGraw-Hill Copmanies, 2005
  • Swain, Ashok, Managing Water Conflict, Routledge, 2004
  • BMI  Israel Infrastructure Report 2014
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html